کوپلیمرهای استایرنی

تلفیق شفافیت، ضربه پذیری و سفتی در فیلم های بسته بندی به کمک کوپلیمرهای استایرن (SBC)

استایرن یکی از قدیمی ترین منومرهایی است که در تولید پلیمرهای مختلفی مانند پلی استایرن (PS) و الاستومر استایرن بوتادی ان  (Styrene Butadiene Rubber – SBR)استفاده شده است. امروزه تولید به صرفه و سازگاری منومر استایرن با دیگر منومرها، مانند، بوتادی ان، ایزوپرن، اتیلن و … سبب توسعه طیف گسترده ای از پلیمرها، مانند HiPS (High Impact Poly Styrene)، SBS (Styrene Butadiene Styrene)، SEBS (Styrene Ethylene Butylene Styrene)، SIS (Styrene Isoprene Styrene) و … شده است. این بخش در ارتباط با نوع خاصی از کوپلیمرهای استایرن و بوتادی ان صحبت خواهد کرد که به کمک خواص ویژه خود توانسته اند صنعت بسته بندی را متحول کنند. این خانواده تحت عنوان Styrene Butadiene Copolymer، یا به اختصار SBC شناخته می شوند.

 کوپلیمرهای استایرنی

SBC ها توسط کمپانی کورون-فیلیپس، فعال در حوزه مواد شیمیایی (Chevron Philips)، در ابتدای دهه 70 میلادی توسعه داده شدند. امروزه کمپانی های بزرگی چون Ineos و Basf نیز در تولید SBC ها سهم بازار قابل توجهی دارند.

SBC ها را می توان در هر یک از فرایندهای فیلم دمشی، ریخته گری فیلم، تزریق، ترموفرمینگ و اکستروژن استفاده کرد. همچنین دانسیته بسیار کم در کنار مناسب بودن برای کاربردهای پزشکی و غذایی، منجر به توسعه گسترده این گروه از پلیمرها در صنعت بسته بندی شده است. SBC ها می توانند خواص ضربه پذیری PS را با حفظ شفافیت، بهبود دهند و در تولید کاپ و لیوان ها، سینی و ظروف به کار می روند. SBC ها استعداد تبدیل شدن به فیلم های بسته بندی را نیز دارند. فیلم های تولید شده با استفاده از SBC ها مقاومت مثال زدنی را در برابر سورخ شدن نشان می دهند و دیگر مزایای آن ها به شرح زیر است:

  • چاپ پذیری
  • قابلیت جمع شدن (Shrink)
  • عبور پذیری بالا در برابر بخار آب
  • پایداری حرارتی بالا
  • قابلیت پیچانده شدن در بسته بندی کالاهایی مانند شکلات
  • خاصیت الاستیک و برگشت پذیری

SBC

SBC ها با برخورداری از ویژگی های بالا در بسته بندی مواد غذایی، تولید لیبل و فیلم های شرینک کاربرد گسترده ای دارند. یکی از ویژگی های منحصر بفرد SBC ها مقاومت بالای آن ها در برابر خم شدن های متناوب است. این قابلیت که به Hinge Strength معروف است، در بسته بندی هایی که درب به بدنه متصل است و مدام باز و بسته می شود، بسیار مهم است. شفافیت و استحکام مکانیکی فوق العاده، پای SBC ها را به بخش بسته بندی های صلب نیز باز کرده است. علاوه بر صنعت بسته بندی، SBC ها در تولید قطعات تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی و صنعت خودرو نیز به کار می روند.

در پایان باید اشاره کرد که کوپلیمرهای استایرنی SBC معرفی شده در این بخش از نظر ساختار و ترکیب با گروه ترموپلاستیک های الاستومرهای استایرنی (Thermoplastic Styrene – TPS)، مانند SBS, SIS, SEBS, SEPS متفاوت هستند و فناوری تولید ویژه ای برای هر گروه به کار می رود.

افزودنی های بهبود دهنده ضربه

چگونه گریدهای مختلف ایمپکت مودیفایر را ارزیابی کنیم و غلظت مناسبی از آن ها را انتخاب کنیم؟

یکی از گروه های مهم افزودنی های مورد استفاده در فرمول های مختلف PVC، خانواده ایمپکت مودیفایر (impact modifier) یا همان بهبود دهنده ضربه می باشد. در لینک زیر سعی کردیم شما را با این خانواده از افزودنی ها آشنا کنیم و در این بخش تصمیم داریم روش هایی را معرفی کنیم که به کمک آن ها بتوانیم عملکرد این افزودنی ها را در بهبود مقاومت به ضربه فرمول های مختلف PVC بسنجیم.

افزودنی های بهبود دهنده ضربه

به منظور ارزیابی کلی می توان آزمون های معمول را برای ایمپکت مودیفایرها انجام داد. این آزمون ها شامل دانسیته، دمای ذوب، شاخص انکسار و ویسکوزیته هستند. اما همانطور که از نام افزودنی های ایمپکت مودیفایر بر می آید، رسالت اصلی این گروه افزایش مقاومت به ضربه قطعات پایه PVC است. خوشبختانه آزمون های استانداردی به منظور ارزیابی استحکام ضربه پلاستیک ها تدوین شده است. اولین بار E.G Izod روشی را ابداع کرد که به کمک آن توانست مقاومت به ضربه یک پلاستیک را اندازه گیری کند. در این آزمون قطعه ای با ابعاد استاندارد از جنس پلیمر مورد نظر تولید می شود و در محفظه دستگاه قرار می گیرد. با توجه به حدود استحکام ضربه قطعه مورد نظر، از پاندول های ضربه با انرژی های مشخص استفاده می شود و پاندول مورد نظر از زاویه ای معین رها شده و با قطعه برخورد می کند. استحکام ضربه قطعه مورد نظر بر اساس انرژی مکانیکی که پاندول صرف شکست قطعه می کند، محاسبه می شود.

همین روش را می توان برای فرمول های مختلف پایه PVC که حاوی افزودنی ایمپکت مویفایر است، اجرا کرد و عملکرد ایمپکت مودیفایر مورد نظر را ارزیابی کرد. در مرحله بعد و پس از انتخاب گرید مناسب ایمپکت مودیفایر، بایستی درصدهای مصرف مختلف آن را آزمون کرد و مقدار بهینه مصرف را یافت. در ادامه روش های آزمون دیگری مانند چارپی نیز توسعه داده شد و این آزمون ها روی نمونه عادی و نمونه حاوی Notch یا شکاف نیز اجرا شد. دیگر روشی که از نظر اجرا و شرایط آزمون با روش های چارپی و آیزود متفاوت است، روش تعیین مقاومت ضربه به روش سقوط آزاد وزنه گاردنر است. در این روش یک وزنه با جرم و ارتفاع مشخص روی صفحه ای که از پلیمر مورد نظر تهیه شده است، رها شده و وضعیت شکست آن بررسی شده و همچنین میزان مقاومت به ضربه نیز به کمک انرژی مصرف شده برای شکست محاسبه می شود. این روش برای برخی از لوله های PVC به کار می رود. در تمامی روش های ذکر شده کیفیت قطعه مورد آزمون و اجرای روش تکرار پذیر برای تست از اهمیت بالایی برخوردار است و در واقع آزمون تعیین مقاومت به ضربه به متغیرهای آزمون و محیط حساسیت بالایی دارد.

Impact Modifier

در واقع بر اساس نوع بارهای مکانیکی وارد شده بر قطعه و به منظور شبیه سازی شرایط کاربری، بایستی روش آزمون مناسب را انتخاب کرد. در ادامه دمای آزمون را نیز می توان به کمک فریزر یا آون تنظیم و شرایط کاربری شبیه سازی شده را ایجاد نمود و به این ترتیب تقریب های واقع گرایانه تری از عملکرد افزودنی های ایمپکت مودیفایر بدست آورد.

 

ورق فومیزه

ورق های فومیزه PVC و روند رو به رشد استفاده از آن

در سال های اخیر استفاده از ورق های فومیزه PVC یا همان فوم بردها، روند رو به رشدی را تجربه کرده است. ورق های فومیزه PVC جایگزینی برای ورق های MDF به شمار می آیند و مقاومت بی نظیری در برابر تابش نور خورشید، آب و رطوبت، اسیدها و حلال ها دارند و همچنین سبک تر از MDF نیز هستند.

 

ورق فومیزه

 

هم اکنون ورق های فومیزه در کاربری های مختلفی همچون کابینت های آشپزخانه، روشویی مورد استفاده سرویس های بهداشتی، کابین های آزمایشگاهی، کابین های مورد استفاده دراستخرها و سوناها، دکوراسیون منازل مسکونی و دفاتر کار، کمدها، نمای ساختمان، پارتیشن بندی ادارات و خانه ها، مصنوعات مورد استفاده درفضای باز مثل گلدان ها و نیمکت های پارک ها، مبلمان مورد استفاده در فضای باز، اتاقک سرویس های بهداشتی، خانه های پیش ساخته، حکاکی، بیلبوردهای تبلیغاتی و نمایشگاهی، علائم چراغ راهنمائی و  … مورد استفاده قرار می گیرند.

ساختار شیمیایی این گروه ها و قابلیت چسبندگی آن ها به لایه های مختلف

نکات مهم انتخاب گرید چسب بین لایه ای (Tie layer adhesive) مناسب

در دو بخش قبلی سعی کردیم به خوبی با فلسفه شکل گیری بسته بندی های چند لایه آشنا شویم و مواد اولیه مصرفی در این ساختارها را شرح دهیم. همانطور که می دانیم لایه حیاتی که اتصال دهنده دیگر لایه های ناسازگار موجود در این ساختارها است، چسب های بین لایه ای، Tie layer adhesive هستند. چسب های بین لایه ای که حاوی گروه های قطبی در زنجیره پلیمری غیر قطبی هستند، در دیگر صنایع نیز کاربرد دارند. اما این بخش چسب بین لایه ای (Tie layer adhesive) مورد مصرف در صنعت بسته بندی را از نظر ساختار و مهمترین ویژگی هایی که بایستی در حین انتخاب آن ها مدنظر قرار گیرد را بررسی می کند. لینک زیر حاوی توضیحات مقدماتی در ارتباط با ساختار بسته بندی های چند لایه است.

تاریخچه پیدایش چسب های بین لایه ای در صنعت بسته بندی به حدود 40 سال پیش بر می گردد. خواستگاه تولید این چسب ها شرکت های معظم و بزرگ آمریکایی چون Lyondellbasell، DOW و Dupont بوده است. اولین و مهمترین معیار انتخاب چسب های بین لایه ای مناسب، ساختار بسته بندی مورد نظر، شامل تعداد و نوع لایه ها و ضخامت هر کدام از آن ها است. همانطور که می دانیم چسب بین لایه ای از زنجیره پلی الفینی و گروه های قطبی تشکیل می شوند. نوع زنجیره پلی الفینی بایستی بر اساس نوع پلی الفین های موجود در ساختار ( برای مثال پلی اتیلن یا پلی پروپیلن) انتخاب شود و گروه های قطبی با توجه به لایه های ناسازگار موجود در بسته بندی چند لایه معین می شود. مهمترین گروه های قطبی مورد استفاده در تولید چسب های بین لایه ای، شامل گروه های زیر است:

  • وینیل استات
  • مالئیک انهیدرید
  • آکریلیک اسید
  • متیل آکریلات

برخی از این گروه ها واکنش شیمیایی با لایه های قطبی مانند PA, EVOH می دهند و چسبندگی بسیار مناسبی ایجاد می کنند. چسب های بین لایه ای حاوی مالئیک انهیدرید از جمله این گروه ها هستند. جدول زیر ساختار شیمیایی این گروه ها و قابلیت چسبندگی آن ها به لایه های مختلف را نشان می دهد.

ساختار شیمیایی این گروه ها و قابلیت چسبندگی آن ها به لایه های مختلف

چسب های بین لایه ای حاوی مالئیک انهیدرید به خوبی با گروه های آمینی و الکلی موجود در PA و EVOH واکنش می دهند و چسبندگی بینظیری را ایجاد می کنند. اما در مورد فیلم های بسته بندی حاوی لایه آلومینیوم بهتر است از چسب های بین لایه ای حاوی دیگر گروه های قطبی مانند آکریلیک اسیدها استفاده شود. جدول زیر چسبندگی لایه های مختلف مورد استفاده در چسب های بین لایه ای را نشان می دهد. در تمامی موقعیت هایی که چسبندگی ضعیف است بایستی از چسب بین لایه ای استفاده شود.

چسبندگی لایه های مختلف مورد استفاده در چسب های بین لایه ای

اما از جمله نکات دیگری که در حین انتخاب گرید مناسب چسب بین لایه ای بایستی به آن ها دقت کرد، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • فرایند تولید فیلم چند لایه ( دمش فیلم، ریخته گری (Cast film)، لمینیشن و …)، در واقع چسب بین لایه ای مانند سایر لایه ها بایستی فرایند پذیر باشد.
  • شرایط فرایند تولید ( دما، زمان فرایند و …)
  • ویژگی های خاص مورد نظر بسته بندی ( شفافیت و …)

انتخاب یک چسب نامناسب می تواند خسارت های جبران ناپذیری را به بار آورد و تمامی ویژگی های مثبت حاصل از بسته بندی های چند لایه را زیر سوال ببرد.

 

 

مستربچ های پخت

مستربچ های پخت، راه حلی با کاربری آسان و اقتصادی برای پخت رابر ها

در بخش قبل با کلیات فرایند پخت رابر یا همان پخت لاستیک ها آشنا شدیم و مهمترین روش های تجاری شده پخت آن ها را مرور کردیم. با مراجعه به لینک زیر این نکات را مطالعه کرده و در ادامه با این متن در خصوص معرفی مستربچ های پخت رابرها همراه باشید.

رابرها در حالت پخت نشده استحکام بسیار ناچیزی دارند و قابلیت شکل دهی نیز ندارند. به منظور تنظیم خواص مکانیکی و تبدیل رابرها به قطعات مورد نظر، فرایند پخت در آن ها صورت می گیرد. در طول این فرایند به کمک عوامل پخت ساختار سه بعدی در رابر ایجاد می شود و رابرها شکل قالب را به خود می گیرند. یکی از مهمترین روش های تجاری شده برای پخت رابرها (Rubber Curing)، استفاده از گوگرد به عنوان عامل پخت است. اما کار به همین سادگی نیست، در حقیقت به منظور تنظیم زمان پخت و از طرف دیگر جلوگیری از پخت زود هنگام، از مجموعه عوامل پخت در این فرایند استفاده می شود. رابرها به کمک فرایندهای اکستروژن، تزریق، قالبگیری فشاری و … به قطعات مختلف برای کاربری های گوناگون تبدیل می شوند. همچنین در بسیاری از این کاربردها رابرها به صورت ترکیب و آلیاژ شده با یکدیگر و حاوی دیگر افزودنی های تقویت کنند، مانند دوده و سیلیکا، به کار می روند. به همین دلیل سیستم پخت باید به نحوی طراحی شود که در زمان اختلاط رابرها با سایر اجزا فعال نشود و اجازه اختلاط را بدهد و از طرف دیگر قبل از شکل دهی نهایی و تبدیل شدن به قطعه مورد نظر نیز، فرایند پخت شروع نشود.

مستربچ های پخت

یک سیستم پخت گوگردی حداقل شامل اجزای زیر است:

  • گوگرد
  • شتاب دهنده
  • اکسید فلزی

در برخی از موارد از تاخیر دهنده های پخت (Retarder) نیز استفاده می شود. حالت فیزیکی تمامی این عوامل به صورت پودرهای جامد است. این نکته منجر به ایجاد مشکلاتی از قبیل آلودگی فضای تولید و نوسان در خوراک دهی می شود. یکی از جدیدترین فناوری هایی که در فرایند پخت رابرها به کار می رود، استفاده از مستربچ های پیش پراکنش یافته عوامل پخت است. این مستربچ ها حاوی درصد بسیار بالایی ( در حدود 60 تا 90 درصد) از عوامل پخت مختلف مانند گوگرد، شتاب دهنده ها، اکسیدهای فلزی، تاخیر دهنده ها و … هستند که در یک ماتریس پلیمری سازگار با رابرها به خوبی و به کمک دستگاه های اختلاط، پخش شده اند. معمولا از EPDM و EVA به عنوان ماتریس در این مستربچ ها استفاده می شود.

از جمله مهمترین مزایای استفاده از مستربچ های پیش پراکنش یافته عوامل پخت، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • عدم ایجاد آلودگی و گرد و غبار پودرها در فضای تولید
  • خوراک دهی دقیق و کاملا مطابق با فرمولاسیون و بدون نوسان
  • درصد استفاده کمتر از عوامل پخت در این حالت نسبت به استفاده از پودر، به دلیل عدم پخش شدن در محیط و چسبیدن به سطوح دستگاه های تولید
  • جلوگیری از ورود ناخالصی های موجود در پودرهای عوامل پخت به قطعه رابری با استفاده از فیلترها در زمان تولید مستربچ

علاوه بر عوامل پخت، امروزه آنتی اکسیدانت ها، روان کننده های جریان، آنتی ازون، رنگدانه یا پیگمنت ها و سایر افزودنی های مورد استفاده در تولید کامپاندهای رابری نیز به صورت مستربچ تولید می شوند و استفاده از آن ها مزایای ذکر شده را به دنبال دارد.

پیگمنت هایی به سفیدی برف، دی اکسید تیتان

می گویند تیتان نام یکی از اساطیر یونان باستان بوده است و آقای Klaprpth، دانشمند حوزه شیمی آلمانی، با اقتباس از آن نام عنصر استخراجی از سنگ معدن روتایل (Rutile) را تیتانیوم نامید. تیتانیوم عنصر فلزی براق نقره ای رنگ است که به اندازه فولاد مستحکم است. اگر بخواهیم این عنصر را به صنعت پلیمر ارتباط دهیم باید بگوییم سر منشا ورود خانواده تیتانیوم به جمع پلیمری ها، واکنش پذیری بسیار زیاد آن با اکسیژن، نیتروژن و کربن است. در حقیقت به دلیل واکنش پذیری بالای تیتانیوم، این عنصر در طبیعت به صورت خالص وجود ندارد و در ترکیبات با اکسیژن، مانند اکسید تیتانیوم (TiO2)، و همچنین با دیگر عناصر وجود دارد. ترکیبات فلزی تیتانیوم به دلیل مقاومت بی نظیر در برابر فرسایش در صنایع مختلفی مانند هواپیما سازی و دیگر تجهیزات حمل و نقل، نیروگاه ها، صنایع برق و … در تولید قطعات مختلف به کار می روند. اما شکل دیگر پر مصرف تیتانیوم، اکسید آن است که به صورت TiO2 در بیش از 90 درصد صنایع گوناگون به کار می رود. دی اکسید تیتانیوم ( که در بین اهالی صنعت تیتان نیز نامیده می شود) با ضریب شکست 2.5-2.9، مقاومت در برابر اشعه فرابنفش، درخشندگی، پایداری شیمیایی و غیر سمی بودن به عنوان پیگمنت سفید رنگ ( بهتر است معادل فارسی پیگمنت، یعنی رنگدانه به کار رود، اما چون پیگمنت رایج است در این نوشتار از آن استفاده شده است) اقتصادی در صنایع تولید کاغذ، رنگ، قطعات و کالاهای پلاستیکی، لاستیک، سرامیک، پارچه و مواد آرایشی – بهداشتی مورد استفاده فراوان قرار می گیرد.

دی اکسید تیتانیوم یا به اختصار تیتان، حدود 60 درصد کل پیگمنت های مصرفی در صنایع مختلف را شامل می شود. اکسید تیتان از جمله ترکیباتی است که دارای دگر شکل های مختلف ( آلوتروپ یا پلی مورف) است. دو آلوتروپ معروف و شناخته شده ی تیتان انواع روتایل (Rutile) و آناتاس (Anatase) هستند. نوع آناتاس می تواند در دماهای بالا به روتایل نیز تبدیل شود. هر دو آلوتروپ تیتان در صنایع کامپاندینگ و مستربچ سازی پلاستیک و لاستیک به عنوان پیگمنت سفید کاربرد گسترده ای دارند که در ادامه در این باره بیشتر صحبت خواهیم کرد.

پیگمنت های بر پایه روتایل پایه رنگی قرمز/ سفید، و نوع آناتاس دارای پایه رنگی آبی، زرد/ سفید است. اما از نظر پایداری ساختار باید گفت روتایل های ساختار کریستالین پایدارتری در مقایسه با آناتاس دارند. نوع آناتاس سختی کمتری دارد و در کاربری هایی که سایش قطعات مهم است ( مانند الیاف)، بیشتر سعی می شود از آناتاس استفاده شود. اما از طرف دیگر روتایل ها امکان تولید در اندازه ذرات کوچکتر، و بنابراین با پوشش دهی رنگ سفید بیشتر، را دارند. نکته مهم دیگر در انتخاب گونه مناسب تیتان توجه به پایداری جوی گونه انتخابی است. در این زمینه باید گفت می توان گونه های ویژه روتایل پوشش داده شده با ترکیبات ویژه، مقاومت جوی مناسبی در برابر تابش اشعه فرابنفش (UV) دارند و نوع آناتاس برای کاربری های در معرض تابش نور خورشید نمی تواند مناسب باشد. همچنین می توان گفت روتایل ها در پلاستیک و لاستیک ها قابلیت پخش بهتری نسبت به آناتاس ها دارند. گرچه قیمت روتایل معمولا قدری بالاتر از آناتاس است، اما با توجه به برتری های ذکر شده باید گفت تمایل صنایع پلاستیک و لاستیک به استفاده از تیتان های روتایل است.

TPE

فناوری استفاده از TPE ها در روکش دادن قطعات تولید شده با پلیمرهای مهندسی (Overmolding)

بعد از آشنایی با خانواده ای مهم از پلیمرها، تحت عنوان TPE (Thermoplastic Elastomer)، آماده ایم تا با کاربردهای جدید این خانواده آشنا شویم. برای مطالعه کاربردهای مختلف TPE ها به لینک زیر رجوع کنید و با این بخش در ارتباط با استفاده از TPE ها در روکش دادن قطعات تولید شده با پلیمرهای مهندسی، یا همان Overmolding، همراه باشید.

TPE

هر چند TPE ها کاربردهای فراوانی دارند، اما خواص فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی آن ها پاسخگوی الزامات برخی از کاربری ها نیست. به خصوص زمانی که استحکام مکانیکی بالایی مد نظر باشد، همچنان پلیمرهایی مهندسی مانند PA, ABS, PC, … هستند که قابلیت استفاده دارند. اما از آنجاییکه پلیمرهای مهندسی خواص سطحی نامناسبی دارند ( مانند سختی بالا، حس لامسه ضعیف و …)، در بسیاری از کاربردها نیاز به قرار دادن یک روکش نرم و منعطف روی قطعه نهایی است. در گذشته این کار به کمک پارچه و چسب انجام می شد، اما امروزه به لطف پیشرفت فناوری تولید TPE ها، این کار در حین تولید و به صورت همزمان صورت می گیرد. نام این فناوری Overmolding است و یکی از کاربردهای نوآورانه TPE ها است. TPE های مورد مصرف در Overmolding بایستی ویژگی های خاصی داشته باشند که در این بخش با این فرایند و ویژگی های مواد اولیه مورد استفاده در آن آشنا خواهیم شد.

Overmolding به کمک فرایند تزریق همزمان(Multi injection)  یا جداگانه  (Insert molding)پلاستیک مهندسی و TPE صورت می گیرد. انتخاب هر یک از روش های تولید بر اساس میزان سرمایه گذاری در دسترس، حجم تولید و ماشین آلات در دسترس صورت می گیرد.

مهمترین اهداف استفاده از Overmolding عبارتست از:

  • بهبود خواص لرزشی و ارتعاشی قطعه
  • بهبود خواص چنگ زنی در شرایط خشک و مرطوب
  • بهبود تجربه لامسه برای کاربران و کاهش سختی قطعه
  • افزایش مقاومت در برابر رطوبت پلاستیک های مهندسی
  • ایجاد خاصیت جذب صوت در قطعه

 Overmolding

اما قبل از اینکه در مورد جزئیات TPE های مورد استفاده در Overmolding صحبت کنیم، بایستی چند نکته را پیرامون حس لامسه حاصل از Overmolding یک TPE بر روی هر یک از انواع پلاستیک مهندسی ذکر کنیم. در حقیقت تجربه کاربران از لمس یک قطعه Overmold شده بسیار پیچیده است و تبدیل آن به کمیت های مهندسی کار بسیار سختی است. اما در این بین توجه به نکات زیر حائز اهمیت است:

  • اثر ضخامت: ضخامت TPE که Overmold می شود به شدت بر روی انتقال حس نرمی به کاربر اثر گذار است. استفاده از عاج هایی با ضخامت کم در انتقال حس نرمی تاثیر زیادی دارد. به صورت کلی هر چقدر ضخامت TPE مورد استفاده بالا برود، کاربر با سطح سخت تری روبرو می شود.
  • اثر مدول مکانیکی در کنار سختی: باید در نظر داشت در حین انتخاب TPE تنها به سختی آن دقت نکنیم. در حقیقت مدول مکانیکی نیز بر حس لامسه ای که از TPE القا می شود، تاثیر گذار است. به عنوان یک فرمول کلی در یک سختی ثابت با افزایش مدول مکانیکی، سختی القایی به کاربر افزایش می یابد.
  • ضریب اصطکاک: مهمترین کمیت توصیف کننده خواص سطحی یک قطعه Overmold شده با TPE، ضریب اصطکاک TPE با سطحی است که قطعه در معرض آن قرار می گیرد. تنظیم این پارامتر کار بسیار سختی است و برای هر کاربری بایستی به دقت انتخاب شود.

پس از این مقدمه، در بخش بعدی در ارتباط با انتخاب TPE مناسب صحبت خواهیم کرد.

قیر اصلاح شده

ورود قیر اصلاح شده به دنیای مواد مهندسی به کمک پلیمرها

برای ما ایرانی ها که یکی از ده پالایشگاه نخست دنیا در کشورمان احداث شد، واژه هایی مانند برج تقطیر و برش های نفتی غریبه نیستند. پالایشگاه نفت آبادان با بیش از 100 سال قدمت، اولین پالایشگاه نفت خاورمیانه است. یکی از محصولات با ارزش و پرکاربرد این پالایشگاه و دیگر پالایشگاه های نفتی که پس از آن در ایران به بهره برداری رسیدند، قیر است. قیر در ته مانده برج تقیطر  (Vacuum bottom) وجود دارد و به صورت یک مایع ویسکوز و حتی جامد، مشکی یا قهوه ای رنگ، حاوی هیدروکربن ها، ضد آب و چسبنده است. قیر در طبیعت نیز وجود دارد و سابقه کاربرد 5000 ساله در عایق سازی و پوشش دهی صنعت راه و ساختمان دارد. با همه خواص مفیدی که قیر دارد، باید گفت متاسفانه این ماده با ارزش امروزه در طبقه مواد اولیه عادی قرار می گیرد و پاسخگوی الزامات امروزی کاربردهای مهندسی راه و ساختمان نیست. قیر در هوای سرد شکننده می شود و برعکس در دماهای بالا جریان پیدا می کند و نرم می شود. از آنجاییکه خواص پایه ای قیر کاملا مناسب است، با افزودن پلیمرها می توان نقاط ضعف آن را پوشش داد و قیر اصلاح شده با پلیمرها (Polymer Modified Bitumen) را تولید کرد. در این بخش نگاهی اجمالی به این فناوری خواهیم کرد.

قیر اصلاح شده

بر اساس شرایط تولید گریدهای مختلف قیر، مانند Penetration, Cutback, Hard و Oxidized بدست می آیند. قیر مخلوطی پیچیده از هیدروکربن ها ( مانند پارافین ها، نفتنیک ها و آروماتیک ها) و غیر هیدروکربن ها ( مانند حلقه های گوگردی، نیتروژنی و اکسیژنی) است. عناصر موجود در گریدهای مختلف قیر به قرار زیر است:

  • کربن، 82 تا 85 درصد
  • هیدروژن، 8 تا 11 درصد
  • گوگرد، 0 تا 6 درصد
  • اکسیژن، 0 تا 1.5 درصد
  • نیتروژن، 0 تا 1 درصد

همچنین در برخی نمونه ها ردپای نیکل، آهن، وانادیوم، کلسیم و منیزیم نیز دیده شده است.

اما تشابه ساختار هیدروکربنی قیر با پلیمرها در دهه هشتاد میلادی پای پلیمرها را به دنیای قیر باز کرد. در واقع پلیمرها با ساختار کنترل شده می توانستند خواص ضربه پذیری و شکنندگی قیر را در فصول سرد سال بهبود دهند و همچنین در روزهای گرم نیز مانع از نرم شدن قیر شوند. انواع پلیمرها سابقه اختلاط با قیر را دارند. پلی اتیلن و پلی پروپیلن، EVA، SBS، SEBS، SEPS، SBR، SIS مهمترین پلیمرهایی هستند که برای اصلاح خواص قیر به کار می روند. از آنجاییکه قیر یک ماده ارزان قیمت است، تلاش هایی برای استفاده از پلاستیک های بازیافت شده و همچنین قطعات لاستیکی برای تولید قیرهای اصلاح شده، صورت گرفته است.

باید دقت داشت قیر با پلیمرها ناسازگار است و کیفیت اختلاط این دو جزء تاثیر بسزایی در بهبود خواص قیر دارد. بایستی بر اساس گرید قیر و ساختار آن که به نفت خام مورد استفاده و شرایط تولید وابسته است، همچنین خواص مورد نظر و در نهایت دستگاه های اختلاط، پلیمر مورد استفاده برای اصلاح انتخاب شود، درصد بهینه ای از آن به قیر اضافه شود و خواص قیر اصلاح شده ارزیابی شود. امروزه قیرهای اصلاح شده کاربرد فراوانی در راهسازی و عایق سازی ساختمان ها دارند.

NBR اورینگ

کائوچوی NBR در تولید چه قطعاتی به کمک ما می آید؟

در بخش قبلی این مقاله ( لینک زیر)، سعی کردیم نقاط قوت و برتری های ذاتی کائوچوی NBR را معرفی کنیم. پس از آشنایی مقدماتی با این کائوچو آماده هستیم تا با بازار این رابر بیشتر آشنا شویم و کاربردهای آن را معرفی کنیم.

در همین ابتدا و به صورت خلاصه باید بگوییم در هر کاربردی که مقاومت به روغن مورد نظر است، حتما رد پایی از NBR دیده خواهد شد. حال اگر از زاویه دید کالاهای تولیدی به مصرف Nitrile rubber نگاه کنیم، می توان لیست زیر را به عنوان کاربردهای این رابر در نظر گرفت:

  • اورینگ (O-ring) و واشرها
  • روکش کابل، تسمه و شلنگ ها
  • چسب و درزگیرها
  • دستکش های صنعتی و پزشکی – بهداشتی

NBR اورینگ

اما صنایعی که NBR در آن ها به کار می رود:

  • خودروسازی و حمل و نقل
  • قطعات صنعتی
  • نفت، گاز و پتروشیمی
  • معدن و فلزات
  • ساختمان
  • پزشکی – بهداشتی
  • پوشاک و کفش
  • کامپاندینگ پلاستیک ها

مهمترین دلیل گستردگی دامنه کاربردهای NBR و استفاده از آن در کاربردهای مهندسی، مقاومت بینظیر آن در برابر محیط های روغنی، پایداری حرارتی بالا و استحکام مکانیکی فوق العاده است. تولید انواع اورینگ و واشر از جمله بزرگترین بخش های مصرف کننده NBR است. در این کاربرد NBR با داشتن مانایی فشاری بسیار کم، استحکام مکانیکی فوق العاده، سایش بسیار ناچیز و مهمتر از عوامل قبل، مقاومت در برابر روغن، یکی از اولین گزینه های انتخابی است. همچنین از آنجاییکه NBR چسبندگی خوبی به فلزات نیز دارد، در قطعات صنعتی، روکش های غلتک، تیوب، دیافراگم ها و … مورد استفاده قرار می گیرد.

یکی از بخش های پیشرو امروزی در مصرف NBR، صنعت تولید لوازم پزشکی و بهداشتی است. از آنجاییکه NBR به صورت لاتکس نیز تولید می شود، یکی از بهترین گزینه های مدنظر برای تولید لوازم پزشکی، مانند دستکش های بهداشتی است. باید اضافه کرد مدتی است که پای کائوپوی طبیعی به دنیای پلاستیک ها و رزین ها نیز باز شده است. گونه خاصی از NBR با شکل ظاهری پودر، به دلیل سهولت در خوراک دهی و امکان ترکیب کردن آن با اجزای دیگر، در اصلاح خواص PVC و رزین های فنولیک به کار می رود. NBR یکی از بهترین گزینه های اصلاح خواص ضربه پذیری PVC است و آلیاژهای NBR/PVC کاربرد گسترده ای در صنایع مختلف دارند و از نظر عملکرد می توانند پا به پای رابرهای مهندسی دوام بیاورند.

کاربرد NBR

در حین انتخاب گرید مناسب ان.بی.آر برای هر کاربری، بایستی به نکات زیر دقت شود:

  • درصد آکریلونیتریل ( بر این اساس گریدهای مختلف Nitrile rubber حاوی مقدار کم آکریلونیتریل، مانند 15 درصد تا مقادیر متوسط (30 درصد) و مقدارهای بسیار بالا، مانند 45 درصد، هستند.)
  • ویسکوزیته و فرایندپذیری
  • سرعت پخت
  • آیا گرید مورد نظر از انواع ویژه Nitrile rubber (مانند HNBR ،NBR کربوکسیله شده و NBR پیش پخت شده) است و کاربری مورد نظر به آن نیاز دارد؟

اما در پایان و به عنوان جمع بندی باید گفت کائوپوی طبیعی در بین رابرهای مهندسی چون CSM, CR, ECO، مانایی فشار بسیار کمی دارد، بهترین مقاومت را در برابر انواع روغن از خود نشان می دهد، سایش بسیار ناچیزی در مقایسه با دیگر رابرهای ذکر شده دارد، در دماهای پایین منعطف است و نفوذپذیری کمی در برابر گازها دارد. اما مقاومت آن در برابر سوخت ها عادی است و پایداری حرارتی کمی دارد.

TPE ها، پلیمرهایی در خدمت نظام سلامت جوامع انسانی

اکنون که به پاییز سال 1399 هجری شمسی رسیده ایم، می توان گفت بیش از 9 ماه است که بسیاری از کشورهای جهان درگیر مبارزه با ویروس کرونا یا همان کووید 19 (Covid 19 virus)، هستند. در ابتدای همه گیری این ویروس در کشور چین اصلا فکر نمیکردیم روزی ما ایرانی ها نیز گرفتار آن شویم. تا اینکه در ابتدای اسفندماه سال 1398 متوجه شدیم این ویروس پا به ایران ما نیز گذاشته است. پس از این خبر، خوش بین بودیم با رسیدن تعطیلات نوروز و ورود جبهه های هوای گرم در بهار و تابستان، از آسیب این ویروس رها خواهیم شد. اما الان که در میانه پاییز هستیم، نه تنها از آمار مبتلایان به این ویروس عددی کم نشده است، بلکه به معنای واقعی کلمه تبدیل به پاندمیک شده است و متخصصین حوزه ویروس شناسی می گویند رفتار این ویروس به روز شده است! پس مجبوریم برای حفظ سلامت خود و اطرافیانمان، بیش از پیش به بهداشت شخصی اهمیت دهیم و در تلاش باشیم تا زنجیره انتقال این ویروس را قطع کنیم. اما به تازگی سازمان جهانی بهداشت از ناکارآمدی دستکش نیز خبر داده است. همچنین انتقال این ویروس به روز شده از سطوح کم گزارش شده است و بیشتر هشدارهای نظام های درمانی به رعایت اصول بهداشتی در مکان های بسته و شلوغ است. در حقیقت این روزها کووید 19 بیشتر از طریق افراد آلوده و از طریق دستگاه تنفسی منتقل می شود. به همین دلیل استفاده از ماسک مناسب روش پیشگیری مناسبی است. این بخش شما را با نوآوری های تولید ماسک به کمک TPE ها آشنا می کند.

بخش پیشین (لینک زیر) پلیمرهایی را که این روزها با تولید کالاهای مختلف ما را در برابر ویروس کرونا محافظت می کنند، معرفی کرد.

 

 

اما در کنار کالاهای معمول معرفی شده، کمپانی های صاحب نام و چابک فعال در کسب و کار حوزه پلیمرها دست به ابداعاتی نیز زده اند. تولید ماسک به کمک دستگاه تزریق و ترموفورمینگ بخشی از این فعالیت ها بوده است. شرکت آلمانی کرایبورگ با سابقه فعالیت صنعتی بیش از 70 سال و شروع کسب و کار در حدود 30 ساله خود در حوزه TPE ها، یکی از صاحب برندهای تولید TPE برای صنایع مختلفی همچون خودروسازی، پزشکی، لوازم خانگی و قطعات صنعتی است. با آغاز پاندمیک کرونا، کرایبورگ از جمله اولین شرکت هایی بود که شروع به فعالیت و آزمایش ایده های نوآورانه بر پایه TPE، برای جلوگیری از گسترش کرونا کرد. کرایبورگ به کمک یکی از همکاران خود که تولید کننده قطعات الکترونیکی و صنعتی است، در این روز های کرونایی توانست ماسک هایی را به کمک گریدهای TPE پزشکی تولید کند که به صورت چند بار مصرف هستند. فیلتر این ماسک ها را می توان تعویض کرد و بدنه ماسک را به کمک دست یا ماشین های شستشو چندین بار شستشو کرد و بارها استفاده کرد. استفاده از TPE های پزشکی هیچگونه حساسیت پوستی ایجاد نمی کند و با طراحی خوب و محل قرارگیری به جای فیلتر، محدودیتی در کاربری روزانه برای افراد مختلف و حتی کادر درمان ایجاد نمی کند. برای مطالعه بیشتر در ارتباط با TPE ها می توانید به لینک زیر مراجعه کنید.