روکش دهی غلتک های پرینترها

ECO رابری با خواص فوق العاده تر نسبت به NBR

(Epichlorohydrin Rubber (ECO، اپی کلروهیدرین، رابری سنتزی و حاصل از همو پلیمریزاسیون یا کوپلیمریزاسیون کلرومتیل اکسیران (Chloromethyloxirane) یا همان اپی کلروهیدرین (Epichlorohydrin)، و اکسیران (Oxirane) یا همان اتیلن اکساید (Ethylene Oxide) است. این رابر شدیدا مشابه NBR است و در حقیقت می توان گفت نسخه ی بهبود داده شده NBR است. برای مثال مقاومت حرارتی، پایداری در برابر ازون و انعطافپذیری بیشتری در دماهای پایین در مقایسه با NBR دارد. مقاومت در برابر ازون ECO بدون نیاز به اضافه شدن افزودنی های آنتی ازون به اندازه کامپاندهای رابری است که حاوی افزودنی های آنتی ازون هستند. از جمله دیگر ویژگی های ECO می توان به نفوذپذیری ناچیز در برابر گازهای مختلف، (برای مثال نفوذپذیری Epichlorohydrin Rubbe در برابر هوا از رابر بیوتیل که پرچم دار رابرهای نفوذناپذیر در برابر هوا است، نیز کمتر است)، پایداری بینظیر در برابر شرایط جوی، مانایی فشاری کم، مقاومت عالی در برابر روغن ها اشاره کرد و همچنین در برابر هیدروژن پروکساید و حلال های آلکالی نیز پایدار است. ساختار این رابر فوق العاده در تصویر زیر دیده می شود:

ساختار ECO

شاید مهمترین ایراد وارد بر اپی کلروهیدرین را بتوان در مقاوم کم آن در برابر حلال های قطبی چون الکل، آمین، استر، کتون، روغن های هیدرولیک و اسیدها دید و همچنین باید گفت مقاومت در برابر سایش این رابر کم است. بیشترین کاربرد اپی کلروهیدرین در صنایع خودروسازی و برای تولید طیف گسترده ای از واشرها، شلنگ ها، اورینگ، گسکت و تسمه ها است. همچنین Epichlorohydrin Rubbe در فرمولاسیون برخی از چسب ها نیز به کار می رود. ECO مقاومت بسیار خوبی در برابر سوخت های مختلف دارد، برای مثال مقاومت ECO در مقابل سوخت نوع C برابر با یک NBR حاوی ۵۰ درصد منومر آکریلونیتریل است.

مقاومت حرارتی خوب این رابر باعث استفاده گسترده از آن در تولید داکت و کانال های هوا و اگزوز در خودرو شده است. همچنین به دلیل مقاومت خوب ECO در برابر سوخت هایی چون بنزین و گازوئیل و همچنین قیمت به صرفه آن، در تولید شلنگ های سوخت خودرویی مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال مطابق تصاویر زیر ECO در تولید کانال های هوا و همچنین لایه هایی از اپی کلروهیدرین در شلنگ های چندلایه سوخت به کار می رود.

کاربرد ECO در شلنگ های چند لایه سوخت
کاربرد ECO در کانال های هوا

باید اضافه کرد که ضریب بالای اتلاف الکتریسیته ECO این رابر را به انتخاب اول مهندسی مواد برای روکش دهی غلتک های پرینترها کرده است.

روکش دهی غلتک های پرینترها

مهمترین کمپانی های صاحب نام در تولید اپی کلروهیدرین کمپانی های زئون (Zeon) و اساکا سودا (Osaka Soda) هستند. همانگونه که در ابتدا اشاره شد گریدهای مختلف ECO را می توان در سه گروه مهم ECO-H، به عنوان همو پلیمرها، ECO-C، به عنوان کوپلیمرها و بالاخره ECO-T به عنوان تر پلیمرها قرار داد. هر کدام از گونه های مختلف ECO خواص ویژه و خاصی دارند و به صورت تنها یا آلیاژ شده با سایر گریدها استفاده می شوند. انتخاب گرید مناسب بایستی بر اساس الزامات کاربری نهایی انجام پذیرد. برای مثال ECO های هموپلیمر مانایی فشاری بهتر و در مقابل ECO های کوپلیمر ازدیاد طول در نقطه پارگی بیشتری دارند. همچنین می توان ECO را به صورت آلیاژ شده با سایر رابرها به منظور ارتقای خواص حرارتی رابر مورد نظر کامپاند و قطعات مورد نظر را تولید کرد.

پوشش گلخانه ای

جلوگیری از تجمع گرد و غبار روی سطح پوشش گلخانه

واقعیت این است که در ابتدای این نوشتار نیز باید بگوییم نایلون گلخانه یا همان پوشش گلخانه یک محصول فوق مهندسی است! این بخش در ارتباط با یکی از ویژگی های لازم و مهم در نایلون های گلخانه ای صحبت خواهد کرد. اگر تا کنون در ارتباط با این محصول به اندازه کافی مطالعه نکرده اید به لینک های زیر مراجعه کنید:

این روزها بسیاری از مناطق جغرافیایی مختلف در ایران با اثرات پدیده گرد و غبار به خوبی آشنا هستند. علاوه بر آسیب های معمول ناشی از گرد و غبار مانند ایجاد مشکلات تنفسی برای شهروندان، این گرد و غبارها یکی از دردسرهای اصلی برای صاحبان گلخانه های بزرگ هستند. در حقیقت در زمان کاربری پوشش های گلخانه، در اثر وزش باد تجمع الکتریسیته ساکن در سطح نایلون رخ می دهد و این عامل منجر به جذب گرد و غبار محیط بر روی سطح بیرونی نایلون گلخانه خواهد شد.

گرد و غبار گلخانه

با جمع شدن گرد و غبار در سطح بیرونی پوشش گلخانه، عبور پذیری نور این پوشش ها تا ۴۰ درصد می تواند کاهش پیدا کند و این نکته مستقیما منجر به کاهش راندمان تولید و کیفیت محصولات تحت کشت خواهد شد. همچنین وجود گرد و غبار می تواند سطح پوشش را تخریب کند و از طول عمر سرویس دهی آن بکاهد. به همین منظور گلخانه داران به جهت بازیابی عبور پذیری نور پوشش گلخانه خود، در مقاطع زمانی مختلف مجبور به شستشوی سطح پوشش با آب هستند.

وجود پلیمرهای خاص، مانند (EVA (Ethylene Vinyl Acetate نیز می تواند تجمع الکتریسیته ساکن و به دنبال آن چسبیدن گرد و غبار به سطح نایلون گلخانه را افزایش دهد. از آنجاییکه شستشوی مداوم نایلون گلخانه وقت گیر است و همچنین باعث آسیب به سطح نایلون می شود، چند سالی است راه حل مناسب تری برای جلوگیری از تجمع گرد و غبار در سطح نایلون گلخانه توسعه داده شده است.

در حقیقت گونه خاصی از افزودنی ها به ترکیب نایلون در حین تولید اضافه می شوند و می توانند میزان تجمع گرد و غبار را کاهش دهند. این افزودنی ها آنتی استاتیک (Anti-static) نام دارند و به منظور ایجاد سهولت و افزایش دقت در خوراک دهی و اضافه شدن به فرمولاسیون پوشش تولیدی، به صورت مستربچ تولید و توسط تولید کنندگان پوشش های گلخانه به مصرف می رسند. مستربچ های آنتی استاتیک حاوی مقدار بسیار زیادی افزودنی های افزایش دهنده رسانایی الکتریکی پوشش گلخانه هستند و در زمان کاربری با مهاجرت خود به سطح پوشش گلخانه منجر به کاهش تجمع گرد و غبار و بهبود عبور پذیری نور پوشش می شوند. رطوبت نسبی محیط کاربری پوشش برای عملکرد صحیح افزودنی های آنتی استاتیک بسیار مهم است و در حین انتخاب مستربچ بایستی مد نظر قرار گیرد.

گلخانه ضد گرد و غبار

باید اضافه کرد که تنها لازم است مستربچ های آنتی استاتیک در لایه های خارجی پوشش های گلخانه قرار گیرند. برای مثال این مستربچ ها تنها در یک لایه  ۵ µm سطح بیرونی اضافه می شوند و درصد استفاده حدود ۱۵ تا ۳۰ درصد در این لایه دارند. باید اشاره کرد این مستربچ ها نباید تداخلی با افزودنی های پایدارکننده در برابر نور فرابنفش ایجاد کنند.

مقررات زیست محیطی، تعیین کننده اندازه بازار پایدارکننده های حرارتی PVC

در بخش قبلی این مقاله با انواع پایدارکننده حرارتی PVC ( یا استابلایزر حرارتی) و مکانیزم عملکرد آن ها آشنا شدیم.

مقررات زیست محیطی، تعیین کننده اندازه بازار پایدارکننده های حرارتی PVC

می توان گفت PVC تمام مزایای یک پلاستیک ارزان قیمت را، از جمله سفتی و سختی خوب در دمای اتاق ( برای انواع سخت) و همچنین نرمی و انعطافپذیری ( در مورد انواع نرم)، مقاومت شیمیایی خوب در برابر بسیار از حلال ها، پایداری ابعادی، جوش پذیری، مقاومت در برابر شرایط جوی و هوازدگی، امکان تولید قطعات شفاف، امکان استفاده در کاربری های در تماس با مواد غذایی، پایداری خوب در برابر شعله و آتش و … دارد. همچنین طیف گسترده ای از افزودنی های مختلف نیز برای این پلاستیک توسعه داده شده اند و به کمک آن ها می توان فرایند تولید PVC را بهینه کرد ( مانند افزودنی های کمک فرایند و پایدارکننده های حرارتی)، یا خواص ویژه ای را در قطعه نهایی ایجاد کرد.

یکی از مهمترین افزودنی های PVC خانواده پایدارکننده های حرارتی این پلاستیک هستند. این بخش وضعیت مصرف مهمترین گروه های پایدارکننده حرارتی را بررسی می کند. می توان گفت در حال حاضر چهار گروه مهم از پایدار کننده های حرارتی بیشترین سهم استفاده را در بین انواع مختلف دارند:

  • پایدارکننده های سربی
  • پایدارکننده های کلسیم/ روی (Ca.Zn)
  • پایدارکننده های باریم/ روی (Ba.Zn)
  • پایدارکننده های پایه قلع (Organotin)

می توان گفت گروه پنجم لیست بالا پایدارکننده های حرارتی پایه کادمیوم (Cd) مانند باریم/ کادمیم (Ba.Cd)، باریم/ کادمیم/ روی (Ba.Cd.Zn) و حتی باریم/ کادمیم/ سرب هستند که امروزه مصرف محدودی دارند. هر چند در کشورهای در حال توسعه و حتی ایران نیز پایدارکننده های حرارتی پایه کادمیم همچنان مورد توجه هستند. هم اکنون از نگاه جهانی اندازه بازار هر گروه از پایدارکننده ها و با صرفنظر از گروه کادمیوم به قرار نمودار زیر است:

مقررات زیست محیطی، تعیین کننده اندازه بازار پایدارکننده های حرارتی PVC الگوی مصرف پایدارکننده های حرارتی در کشورهای مختلف دنیا متفاوت نیز هست. برای مثال کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۰ میلادی تصمیم گرفتند نیمی از پایدارکننده های سربی را تا سال ۲۰۱۰ میلادی با انواع کلسیم/ روی جایگزین کنند و پایدارکننده های حاوی کادمیوم را کاملا حذف کنند. جدول زیر نتیجه تلاش های کشورهای اتحادیه اروپا را نشان می دهد. همانطور که در جدول دیده می شود، مصرف پایدارکننده های حرارتی کلسیم/ روی رشد قابل توجه پیدا کرده است.

مقررات زیست محیطی، تعیین کننده اندازه بازار پایدارکننده های حرارتی PVC

موتور محرک ایجاد تغییر در میزان مصرف پایدارکننده ها قوانین محدود کننده زیست محیطی بوده است. برای مثال در سال ۱۹۹۵ میلادی، آژانس حفاظت محیط زیست سوئد ترکیبات حاوی روی را نیز در فهرست مواد شیمیایی مضر برای اکوسیستم های شامل آب قرار داد. در مورد سایر پایدارکننده ها از جمله کلسیم و ترکیبات قلع محدودیت زیست محیطی خاصی وجود ندارد.

پس از اتحادیه اروپا، کشورهای منطقه آمریکای شمالی اقدامات موثری در حوزه محدود سازی مصرف پایدارکننده های حرارتی پایه سرب و کادمیوم انجام داده اند. می توان گفت تمرکز فعلی کشورهای دغدغه مند در حوزه محیط زیست جایگزینی پایدارکننده های سربی و حاوی کادمیوم با انواع کلسیمی و پایه قلع است.

فیلم های پلی الفینی

جلوگیری از چسبیدن لایه های مجاور فیلم های پلی الفینی به کمک مستربچ های آنتی بلاک

فیلم های پلی الفینی، مانند فیلم های پلی اتیلنی و پلی پروپیلنی، به صورت رل های چند تا چند صد کیلوگرمی به کمک فرایندهای فیلم دمشی (Film Blowing) و ریخته گری (Casting) تولید می شوند و سپس در واحدهای کانورتینگ به انواع لفاف و بسته بندی های تک لایه، چندلایه و چاپ شده تبدیل می شوند. یکی از بزرگترین مشکلاتی که در حین باز کردن رل ها یا بسته بندی های تولید شده از این فیلم ها پیش می آید، نیاز به اعمال نیروی زیاد برای باز کردن رل و بسته بندی، و همچنین چسبیدن لایه های مجاور به یکدیگر است. این اتفاق در اصطلاح بلاکینگ (Blocking) نام دارد و در حقیقت میزان نیروی لازم برای جدا کردن دو لایه فیلم که روی یکدیگر قرار دارند را نشان می دهد. طبیعی است از نظر تجربه کاربری بایستی فیلم های رل شده، به صورت تیوب و همچنین بسته بندی، بایستی با کمترین نیروی لازم و به راحتی باز شوند. به همین منظور در حین تولید فیلم های پلی الفینی و به خصوص در فرایند فیلم دمشی و تولید به صورت تیوب، از مستربچ آنتی بلاک استفاده می شود.

فیلم های پلی الفینی

افزودنی های آنتی بلاک به منظور سهولت در خوراک دهی حین تولید فیلم به صورت مستربچ به فرمولاسیون تولید اضافه می شوند. انتخاب پایه مستربچ این افزودنی ها به منظور جلوگیری از کاهش خواص فیزیکی – مکانیکی فیلم تولیدی بایستی با نهایت دقت صورت گیرد و معمولا مشابه گریدهای پلیمری مورد استفاده در تولید فیلم ها انتخاب می شود. همچنین کیفیت مستربچ تولیدی تعیین کننده میزان پخش افزودنی های آنتی بلاک و در نتیجه عملکرد این افزودنی ها در فیلم تولیدی است. اما افزودنی ها آنتی بلاک از لحاظ ساختار شیمیایی در دو گروه افزودنی های آلی و معدنی قرار می گیرند. امروزه آنتی بلاک های معدنی بیشترین کاربرد را در بین سایر گروه ها دارند. این افزودنی ها پس از تولید فیلم به سطح آن مهاجرت می کنند و یک الگوی زبری در مقیاس میکرومتر تشکیل می دهند و بدین ترتیب از چسبیدن لایه ها به یکدیگر جلوگیری می کنند. شکل زیر به صورت شماتیک این پدیده را نشان می دهد:

چسبیدن لایه های مجاور فیلم های پلی الفینی

آنتی بلاک های آلی، مانند آمیدهای چرب، کاربرد کمتری دارند و قیمت بالاتری نیز دارند. به همین دلیل تمرکز بیشتر بر آنتی بلاک های معدنی است. مهمترین شاخصه آنتی بلاک های معدنی خنثی بودن ساختار شیمیایی و نداشتن بر همکنش با پلیمر و دیگر افزودنی های موجود در آن، و همچنین اندازه ذرات آن ها است. اندازه ذرات افزودنی های آنتی بلاک مستقیما بر خواص نوری فیلم تولیدی، مانند کدری، اثر گذار است.

هر چند آنتی بلاک ها در فیلم های پلی الفینی بیشترین کاربرد را دارند، اما امروزه برخی از گریدها برای دیگر فیلم های مورد استفاده در بسته بندی مانند فیلم های PET, PVC و PA نیز توسعه داده شده اند. غلظت استفاده از افزودنی های آنتی بلاک در حدود ۲۰۰۰ تا  ppm5000، با توجه به پایه شیمیایی افزودنی است. از جمله مهمترین آنتی بلاک های توسعه داده شده می توان به خانواده های سیلیکا، تالک، متیل متااکریلات (MMA) اشاره کرد.

 

نگاهی به آخرین فناوری های رابری در صنعت خودرو

نگاهی به آخرین فناوری های رابری در صنعت خودرو

پیشرفت فناوری تولید رابرهای مختلف و استفاده از منومرهای مختلف در پیکره رابرها، سرنوشت جدیدی را برای قطعات رابری مورد مصرف در تولید قطعات خودرویی رقم زده است. به صورت متوسط حدود ۶۰ درصد رابرها در تولید تایر خودرو و ۴۰ درصد باقیمانده در تولید قطعات رابری مورد مصرف در بخش های مختلف یک خودرو به کار می روند. در شرایط تولید سالم و بهینه، به صورت متوسط ۶ درصد بهای تمام شده هر خودرو مربوط به قطعات رابری استفاده شده در آن است و وزن این قطعات در خودروهای سواری به حدود ۵۰ کیلوگرم می رسد. البته این وزن با صرفنظر کردن از تایرها با وزن حدودی ۴۰ کیلوگرم است.

نگاهی به آخرین فناوری های رابری در صنعت خودرو

بر اساس خواص کلیدی مورد نیاز در قطعات رابری یک خودرو از رابرهای زیر استفاده می شود:

  • جذب ضربات: NBR (Nitrile Butadiene Rubber) یا IRR (Butyl rubber)
  • مقاومت در برابر خستگی مکانیکی: NR (Natural Rubber)
  • مقاومت حرارتی: SBR (Styrene Butadiene Rubber)
  • مقاومت در برابر روغن: NBR
  • تسمه ها: CR (Chloroprene Rubber) یا HNBR (Halogenated NBR)
  • مقاومت به دمای بالا: EPDM (Ethylene Propylene Diene Monomer)
  • مقاومت به سوخت: لایه داخلی NBR یا FKM (Fluorocarbon rubber) و لایه خارجی CR، CSM (Chlorosulfonated polyethylene) یا ECO (Epichlohydrin Rubber)

EPDM, CR, NBR, ACM, FKM, CSM, ECO تعیین کننده آینده قطعات رابری مورد استفاده در تولید خودروها هستند. پیشرفت در حوزه توسعه کاتالیست های مورد استفاده در تولید این رابرها منجر به ظهور تعداد بیشماری گرید با خواص ویژه و پیشرفت فناوری های رابری شده است. برای مثال با توسعه کاتالیست های متالوسنی گونه های جدید EPDM با توزیع جرم مولکولی ویژه تولید شده اند که این گریدها خواص مکانیکی فوق العاده ای در مقایسه با گریدهای عادی نشان می دهند. همین نکته منجر شده است در سال های اخیر EPDM در تولید تسمه های مختلف جایگزین CR شود. همچنین به کمک کاتالیست های نوین امکان پلیمریزاسیون EPDM با منومرهای منعطف مانند بوتادی ان نیز مهیا شده و گریدهای جدید با دمای کاربری بسیار پایین نیز تولید شده اند. حدود نیمی از EPDM ها تولیدی در صنعت خودرو به مصرف می رسند و با تجاری سازی گریدهای جدید این مقدار بیشتر نیز خواهد شد. بیشترین مصرف EPDM تولید گسکت های درب و پنجره خودرو است و در هر خودرو حدود ۴۰ متر گسکت به کار می رود. در مورد CR می توان گفت توسعه دهنده این رابر صنایع کفش هستند. چرا که بیشترین کاربرد این رابر در تولید چسب های مورد استفاده در صنایع کفش است. اما در صنعت خودرو نیز کوپلیمرهای جدید CR با رابرهای اکریلیکی به منظور افزایش مقاومت حرارتی CR در حال توسعه هستند. کوپلیمرهای اکریلیکی ویژه تولید گریدهای جدیدی از ACM را مناسب برای موتورهای با دمای احتراق ممکن کرده اند. در مورد NBR نیز می توان گفت استفاده از این رابر برای تولید شلنگ های مختلف سوخت در حال جایگزینی با سایر رابرها مانند FKM, ECO, CSM است. اما گریدهای تخصصی مانند انواع کربوکسیله شده و اشباع شده برای تولید واشر و اورینگ های تخصصی در حال توسعه هستند.

نگاهی به آخرین فناوری های رابری در صنعت خودرو

هر چند در برخی از کاربری ها گونه های جدید TPV و TPE جایگزین رابرها شده اند، اما با توجه به خواص کلیدی رابرهایی چون NBR, FKM, ACM, … جایگزینی کامل آن ها با محدودیت هایی روبرو است و همچنان رابرها یکی از پیشران های فناوری های پلیمری در تولید قطعات خودرو هستند.

مهندسی معماری زنجیره های EPDM به کمک کاتالیست های متالوسنی

مهندسی معماری زنجیره های EPDM به کمک کاتالیست های متالوسنی

صنعت خودرو حدود ۴۵ درصد EPDM های تولیدی را به مصرف می رساند و در مقام های بعدی کاربرد اصلاح ویسکوزیته روغن، اصلاح خواص پلیمرها، ژئوممبران و روکش سیم و کابل مهمترین صنایعی هستند که EPDM را به عنوان ماده اولیه به مصرف می رسانند. با توسعه کاتالیست های متالوسنی در دهه هشتاد میلادی امکان تولید پلیمرهای الفینی با ریزساختار مهندسی مهیا شد. در ادامه از کاتالیست های متالوسنی در تولید EPDM نیز استفاده شد و نسل نوین این پلیمر، موسوم به EPDM های متالوسنی، تولید شدند.

امروزه بهره وری تولید در صنایع مختلف به عنوان یکی از مهمترین پارامترهای تولید مورد توجه قرار می گیرد. یکی از شاخص های مهم بهره وری مناسب، بازدهی بالا در فرایند تولید است. برای مثال افزایش نرخ تولید، افزایش کیفیت قطعات تولیدی و کاهش میزان ضایعات همگی می توانند بازدهی بالایی را در تولید به ثبت برسانند. پلیمرهای تولید شده با کاتالیست های متالوسنی به لطف امکان کنترل ریزساختار به کمک این کاتالیست ها، می توانند در کاهش ضایعات تولید، افزایش نرخ تولید و بهبود خواص قطعات تولیدی نقش بسزائی داشته باشند. این بخش مهمترین مزایای EPDM های متالوسنی را برمی شمارد.

مهندسی معماری زنجیره های EPDM به کمک کاتالیست های متالوسنی

مهمترین تفاوت کاتالیست های متالوسنی با انواع دیگر مانند کاتالیست ها، مانند خانواده زیگلر ناتا، عدم نیاز به افزودنی های خنثی ساز پلیمریزاسیون و همچنین امکان ایجاد توالی های منظم از منومر و کومنومرها در پلیمرهایی مانند EPDM است. از آنجاییکه در فرایند پلیمریزاسیون به کمک کاتالیست های متالوسنی به افزودنی های خنثی ساز نیاز نیست، بنابراین مرحله خنثی سازی بقایای کاتالیست ( فرایند Deashing) از مراحل تولید EPDM متالوسنی حذف می شود. با این کار علاوه بر افزایش سرعت تولید می توان EPDM تولیدی را مستقیما به اکسترودرهای گرانول ساز انتقال داد و گریدهای EPDM گرانول را نیز تولید کرد. (در حالت عادی EPDM به صورت فله (Bale) است.) از طرف دیگر در فرایند Deashing اکسیژن موجود در محیط فرایند منجر به تخریب زنجیره های EPDM و ایجاد ژل در ساختار آن می شود و بنابراین با حذف این فرایند میزان ژل موجود در ساختار EPDM متالوسنی کمتر می شود و بنابراین سطح قطعات تولیدی یکنواخت تر با کیفیت بهتری خواهد بود.

از جمله دیگر مزایای EPDM های متالوسنی، توزیع یکنواخت تر جرم مولکولی در آن ها است. این ویژگی موجب می شود خواص مکانیکی گرید تولیدی در مقایسه با انواع تولید شده با کاتالیست های زیگلر ناتا برتر باشد و برای مثال استحکام مکانیکی بالاتری در قطعه نهایی ایجاد شود. EPDM های متالوسنی مقدار کلر کمتری از فرایند پلیمریزاسیون در ساختار خود دارند و بنابراین پایداری بهتری در برابر شرایط جوی و هوازدگی در مقایسه با EPDM های تولیدی با کاتالیست های زیگلر ناتا از خود نشان می دهند.

لازم به ذکر است که امکان ایجاد فرایند پخت گوگردی در EPDM ها با حضور منومر سوم ( معمولا منومر سوم Ethylidene Norbornene (ENB) است) فراهم میشود. غلظت منومر سوم و نحوه توزیع آن در سراسر ساختار EPDM تعیین کننده کیفیت و سرعت فرایند پخت و خواص مکانیکی قطعه نهایی است. کاتالیست های متالوسنی امکان توزیع یکنواخت منومر سوم را در ساختار EPDM مهیا می کنند.

فرمولاسیون قطعات خودرویی بر پایه رابر EPDM

فرمولاسیون قطعات خودرویی بر پایه رابر EPDM

EPDM سبک ترین رابر مورد استفاده در تولید قطعات خودرویی است. این رابر در تولید قطعات مختلف مورد استفاده در خودرو مانند نوار دور درب و شیشه، اسفنج های دور شیشه و شلنگ ها به کار می رود. همچنین بخش رابری TPV های مورد استفاده در تولید تزیینات، گرومت و گردگیرها نیز از EPDM تشکیل می شود. این بخش مهمترین اجزا و میزان مصرف آن ها را در تولید هر یک از قطعات نامبرده در فوق بررسی خواهد کرد.

نوارهای دور شیشه خودروها بر پایه EPDM هستند. این قطعات در اصطلاح GRC (Glass Run Channel) نامیده می شوند ( تصویر زیر) و نقش حیاتی در عایق بندی بین شیشه و درب خودرو دارند و همچنین از لرزش شیشه و ایجاد سر و صدای اضافی توسط آن جلوگیری می کنند. این نوارها بایستی دارای سطح کاملا مسطح باشند، همچنین از برآمدگی در سطح آن ها وجود نداشته باشد و در طول زمان کاربری هیچگونه شکفتگی  (Blooming)در اجزای به کار رفته در فرمولاسیون آن ها رخ ندهد. فرمولاسیون پیشنهادی برای تولید این قطعات می تواند شامل اجزای زیر باشد:

فرمولاسیون قطعات خودرویی بر پایه رابر EPDM

معمولا این نوارها به کمک EPDM هایی با درصد اتیلن بالای ۵۰ درصد تولید می شوند. همچنین در برخی خودروها این نوارها به صورت فومی نیز به کار می روند. ( فوم های با دانسیته بالا) به صورت کلی فرمولاسیون تولید این قطعات شامل اجزا با غلظت های ذکر شده در زیر است.

  • EPDM (Oil extended (10-20 part)): 100 part
  • Zinc oxide: 5 part
  • Stearic acid: 1 part
  • Carbon black: 150-170 part
  • Paraffinic oil: 80-100 part
  • Calcium carbonate: 20-30 part
  • Calcium oxide: 5 part
  • Curing agents:
    • MBT: 1.5 part
    • ZnBDC: 2 part
    • TMTD: 0.3 part
    • DTDM: 0.5 part
    • Sulfur: 1.5 part

در صورتیکه به ساختار فومی نیاز باشد در فرمول بالا می توان ۰٫۳ part نیز از عوامل فوم زای هیدرازیدی مانند OBSH اضافه کرد. سختی چنین نمونه ای در حدود ۷۰-۷۵ shore A خواهد بود.

قطعه مهم دیگر که با نوارهای دور شیشه نیز در ارتباط است، اتصال گوشه های نوارها است. معمولا اتصال گوشه نوارها در زوایای کنج درب و شیشه به کمک اتصال نوارهای صاف به یک قطعه تولید شده به روش تزریقی با زاویه دلخواه ( مشابه تصویر زیر) صورت می گیرد.

فرمولاسیون قطعات خودرویی بر پایه رابر EPDM

از آنجاییکه فرایند تولید این قطعه تزریق لاستیک است، بایستی از EPDM هایی با ویسکوزیته مونی کم در مقایسه با EPDM های مناسب برای فرایندهای اکستروژن استفاده کرد. علاوه بر جریان پذیری خوب، گرید EPDM مناسب برای این کار بایستی حاوی درصد بالای منومر ENB به منظور پخت سریع باشد ( معمولا بالای ۶ درصد). همانند نوارهای دور شیشه چنین قطعه بایستی عاری از هر گونه اعوجاج باشد و بتواند به خوبی شیشه را در بر گیرد. به منظور تنظیم ویسکوزیته و دستیابی به ویسکوزیته مونی مناسب برای تزریق چنین قطعاتی می توان از تکنیک آلیاژ سازی رابر EPDM با گونه های با ویسکوزیته بسیار کم نیز استفاده کرد.

به صورت کلی فرمولاسیون تولید این قطعه شامل اجزا با غلظت های ذکر شده در ادامه است.

  • EPDM (Oil extended (10-20 part)): 100 part
  • Zinc oxide: 5 part
  • Stearic acid: 1 part
  • Carbon black: 60-70 part
  • Paraffinic oil: 50-60 part
  • Calcium oxide: 5 part
  • Foaming agent (0-0.5 part)
  • Curing agents:
    • MBT: 0.5 part
    • ZnBDC: 1.5 part
    • TMTD: 0.5 part
    • TETD: 0.5 part
    • Sulfur: 1 part

در بخش بعدی این مقاله در ارتباط با فرمولاسیون اسفنج ها و شلنگ های خودرویی پایه EPDM بیشتر صحبت خواهیم کرد.

پوشش گلخانه

الزامات پوشش های گلخانه بر اساس استاندارد ملی ایران

در بخش های قبلی به صورت مفصل در ارتباط با ویژگی های پوشش های گلخانه ای، انواع مواد اولیه پلیمری و افزودنی های مورد استفاده در تولید این محصولات، تاثیر این پوشش ها بر عبور پذیری نور و … صحبت شد. همانطور که در بخش قبلی وعده داده شد، در این قسمت در ارتباط با الزامات فنی این پوشش ها بر اساس استاندارد ملی ایران صحبت خواهیم کرد.

پوشش گلخانه

خوشبختانه و به خصوص در سال های اخیر سازمان ملی استاندارد ایران اقدامات بسیار ارزنده ای در راستای بومی سازی استانداردهای بین المللی و با تکیه بر استانداردهای ISO، انجام داده است. هم اکنون این سازمان کمیسیون های فنی متعددی در حوزه های مختلف صنعتی دارد. این کمیسیون ها تیمی مشتکل از کارشناسان این سازمان، صاحب نظران بخش های مختلف علمی، پژوهشی، صنعتی و اقتصادی مرتبط هستند و تلاش می کنند با تدوین استانداردهای مختلف و تشریح الزامات محصولات از حقوق تولید کنندگان، مصرف کنندگان، صادر کنندگان، وارد کنندگان، مراکز علمی و تخصصی و سازمان های دولتی و غیر دولتی دفاع کنند. معمولا پیش نویس استانداردهای مختلف بر اساس منابع و مراجع ملی و بین المللی تهیه و تدوین می شود و در مرحله بعد این پیشنویس برای تمامی ذینفعان ارسال می گردد. در ادامه با دریافت نظرات اصلاحی، استاندارد نهایی در کمیته ملی مرتبط طرح و در صورت تصویب به عنوان استاندارد ملی ایران چاپ، منتشر و اجرا می شود. از نظر اجرا استانداردها در دو گروه تشویقی و اجباری جای می گیرند.

پس از مقدمه طولانی و شرح فرایند تدوین یک استاندارد، به سراغ شرح استاندارد ملی پوشش های گلخانه با عنوان “پلاستیک ها – فیلم های چندلایه گرمانرم مورد استفاده در کشاورزی و باغبانی – الزامات و روش های آزمون، شرایط نصب، استفاده و جمع اوری – قسمت ۱: فیلم های پوششی گلخانه” می رویم. همانطور که از عنوان این استاندارد بر می آید، مجموعه کاملی از مشخصات پوشش های گلخانه را از الزامات و خواص فنی تا شرایط نصب، جمع آوری و حتی ارزیابی و آسیب شناسی باقیمانده پوشش در صورت خرابی قبل از اتمام زمان سرویس دهی طرح می کند و بررسی این استاندارد را در چند مقاله جداگانه ارائه خواهیم کرد. در بخش اول به معرفی ساختار کلی استاندارد و سرفصل های مورد بحث استاندارد خواهیم پرداخت. شماره این استاندارد INSO 21558 – ۱، چاپ اول و تصویب شده سال ۱۳۹۵ است و بر اساس استانداردهای بین المللی اروپایی و متناسب با شرایط فنی و اقلیمی ایران بومی شده است. این استاندارد شامل دو قسمت فیلم های گلخانه و فیلم های مالچ است.

مهمترین بخش های این استاندارد را می توان درقسمت های زیر قرار داد:

  • الزامات مربوط به ویژگی های ابعادی، مکانیکی و فیزیکی ( مانند خواص نوری و گرمایی) پوشش های گلخانه و مالچ
  • روش های تعیین مقدار کلر و گوگرد در پوشش ناشی از استفاده از سموم و آفت کش ها در محیط گلخانه
  • روش های تعیین مقاومت پوشش در برابر اشعه فرابنفش
  • راهنمای نصب و جمع آوری پوشش ها

از جمله مهمترین منابع و مراجعی که در تدوین این استاندارد استفاده شده می توان به استانداردهای DIN EN 13206:2015، NF T 54-192:2011، KS M 3503:1992  اشاره کرد. در بخش های بعدی این نوشتار هر یک از چهار بخش ذکر شده در بالا را به صورت ساده و خلاصه مورد بررسی قرار خواهیم داد.

بهینه سازی فرایند اختلاط لاستیک

سمینار بهینه سازی فرآیند اختلاط لاستیک، با مواد پخت گرانولی با سخنرانی آقای ماریو والانزیس

بهینه سازی فرایند اختلاط لاستیک

سمینار بهینه سازی فرآیند اختلاط لاستیک ، با مواد پخت گرانولی با سخنرانی آقای ماریو والانزیس – مدیر فروش شرکت ویبی پلاست ایتالیا – در تاریخ ۱۷ دی ماه ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۴۰ الی ۱۲:۴۰، همزمان با سومین نمایشگاه بین‌المللی زنجیره تامین و صنایع لاستیک در سالن هگمتانه هتل المپیک تهران برگزار خواهد شد. از تمام علاقه‌مندان به مبحث بحینه سازی فرایند اختلاط لاستیک دعوت به عمل می‌آید که در این سمینار شرکت کنند.

 

پلیمرها، مبدع موکت های عایق صوت خودرو

وجود صداهای مزاحم در کابین خودرو از جمله موارد آزار دهنده سرنشینان و به خصوص راننده خودرو است. بخشی از این صداها مربوط به منابع صوتی بیرون از خودرو، بخشی مربوط به مجموعه قوای محرکه موتور خودرو و در نهایت سهم کوچکی مربوط به کیفیت ادوات و قطعات استفاده شده در تولید خودرو است. اگر کابین خودرو در برابر منابع صوتی بیرون خودرو، مانند صدای ترافیک، وزش باد و دیگر صداهای پیرامونی، و همچنین صدای تولیدی قوای محرکه خودرو، به خوبی عایق سازی شود، آرامش کافی در کابین خودرو برای سرنشینان خودرو فراهم خواهد شد. از این رو گروه مهمی از عایق های صوتی در تولید یک خودرو در بخش های مختلف کابین و بدنه خودرو استفاده می شود. دو گروه اصلی عایق های صوت عبارتند از:

  • شیشه های عایق
  • موکت های عایق

شیشه های عایق در برابر صدا نسل جدیدتر عایق های صوتی هستند، اما موکت های عایق سابقه کاربرد طولانی در تولید خودروها دارند. موکت های عایق صوت خودرویی ترجمه شده عبارت Sound deadener mats هستند و در بخش های مختلف یک خودرو شامل کف، سقف و ستون های کابین، طاقچه عقب، درب ها، حد فاصل داشبورد و موتور، کاپوت و صندوق عقب مطابق تصاویر زیر به کار می روند.

عایق صوت خودرو

عایق صوت خودرو

موکت های عایق صوت خودرویی انواع مختلفی را شامل می شوند. پلیمرها پایه اصلی این محصولات هستند و از نظر ساختار فیزیکی این محصولات می توانند در شکل های فومی و عادی باشند. عایق های صوت فومی معمولا از سه بخش اصلی زیر تشکیل می شوند:

  • لایه زیرین ( به منظور ایجاد بستری برای نگهداری فوم)
  • لایه میانی – فوم ( این لایه معمولا از فوم های پلی یورتانی به منظور ایجاد لایه عایق صوت تشکیل می شود)
  • لایه رویی ( به منظور ایجاد لایه ای برای محافظت از فوم و ایجاد زیبایی بصری برای مجموعه عایق)

پنل عایق صوت خودرو

 

از جمله مهمترین عایق های صوتی که حاوی لایه فوم هستند می توان به طاقچه عقب خودروها اشاره کرد.

اما عایق های عادی و عاری از فوم، حاوی پر کننده های معدنی به جهت افزایش دانسیته محصول و  ایحاد خواص نفوذ ناپذیری در برابر صوت هستند. این عایق های نیز حداقل از سه لایه با مشخصات زیر تشکیل می شوند:

  • لایه زیرین ( معمولا یک موکت پلی استر یا پلی پروپیلنی است)
  • لایه میانی (حاوی پر کننده های معدنی مانند کائولین، باریت، میکا، تالک، کربنات کلسیم، الیاف …)
  • لایه رویی ( به منظور ایجاد زیبایی بصری برای مجموعه عایق)

پنل عایق صوت خودرو

 

 

 

فرایند تولید عایق های حاوی لایه فوم RIM (Reaction Injection Molding) Molding نام دارد و در این فرایند لایه فوم روی سطح لایه پایه تزریق شده و سپس قبل از آغاز مرحله پخت و اعمال فشار، لایه رویی نیز روی مجموعه قرار می گیرد. ( تصویر زیر)

عایق صوت خودرو

 

از جمله رویکردهای نوین در این بخش می توان به استفاده از الیاف طبیعی و پلیمر های طبیعی در ساخت لایه های عایق اشاره کرد. الیاف لیفی مانند بامبو، چوب، نارگیل و … و پلیمرهای طبیعی مانند پلی لاکتیک اسید (PLA) و همچنین پلی استر و پلی پروپیلن های تولید شده از منابع طبیعی، مهمترین مواد اولیه ای هستند که این روزها با توجه به نگرانی های زیست محیطی در ارتباط با استفاده از پلیمرها، برای تولید عایق های صوت مورد توجه قرار گرفته اند.